از افلاطون نقل قول می کنم:

به گفته او مردان و زنان در ابتدای خلقت مانند امروز نبودند. در آن زمان تنها یک انسان بود... کوتاه قد... دارای یک بدن و یک گردن ولی با دو صورت که هر یک به جهتی می نگریست. انگار دو موجود از پشت به یکدیگر چسبیده باشند... دو جنس مخالف... دارای چهر دست و چهار پا

ولی خدایان یونانی حسادت می کردند. آنها می دیدند موجودی که چهار دست دارد بیشتر کار می کند و چون دو صورت در دو جهت مخالف دارد حمله کردن به آن کار دشواری است. با دارا بودن چهار پا نیروی زیادی برای حفظ تعادل، ایستادن و یا حتی راه رفتن به مدت طولانی نیاز نداشت....

خطرناک تر از همه آن موجود دو جنس متفاوت داشت و برای بقا نیازی به حضور دیگری نبود. زئوس خدای ارشد الپ، به سایر خدایان گفت که طرحی برای گرفتن قدرت آن موجود دارد. صاعقه ای فرستاد و آن موجود را به دو نیم کرد و به این ترتیب مرد و زن به وجود آمدند. این کار موجب افزایش جمعیت شد و در عین حال ساکنین دنیا را گمراه و ضعیف کرد.

دلیل آن این است که در حال حاضر، همه بدنبال نیمه گمشده خود می گردند تا او را در آغوش بگیرند و با این کار نیروی گذشته، قدرت پرهیز از خیانت، مقاومت، تحمل و سایر محسنات گمشده را دوباره بدست بیاورند. ما این در آغوش گرفتن را که یکی شدن دو جسم از هم جدا شده را به دنبال دارد س ک س می نامیم.

-این داستان واقعیت دارد؟

-به گفته افلاطون، فیلسوف یونانی، بله...

*از کتاب یازده دقیقه اثر پائولو کوئیلو

نظرات شما عزیزان:

MOHAMMAD

ساعت11:08---24 بهمن 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام خوبی ممنون که وب من سر زدی

راستی: خیلی وب خوبی داری من ادرس وب تورو لینک وبم قرار دادم تو هم همین کارو بکنپاسخ:آقا محمد من وبلاگتونو نتونستم لینک کنم میشه دوباره ادرسشو بدین؟

reza

ساعت8:42---23 بهمن 1391

[وب سایت] - [ایمیل]

پاسخ:سلام ممنون نظر لطفتونه دوست عزیز

امير علي

ساعت13:13---21 بهمن 1391

[وب سایت]

سلام . ممنونم كه سر زدي . داستان هات رو خوندم قشنگ بودن . ادامه بده . بازم بت سر ميزنم

نسیم

ساعت22:04---16 بهمن 1391

طلا باش…



تا اگه روزگار آب ات کرد,



روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود



سنگ نباش…



تا اگر زمانه خرد ات کرد,



تیپا خوردهء هر بی سر و پایی بشوی..!!

الای/ندا

ساعت12:38---12 بهمن 1391

[وب سایت]

سیلام اومدم وبت سرزدم مثه تو که اومدی به وبه من

zahra

ساعت16:06---9 بهمن 1391

[وب سایت]

mer30 ke be vebam sar zadi omid varam movafagh bashi

احـــســـان

ساعت12:52---9 بهمن 1391

[وب سایت]

درود
مرسی که به وبم سر زدی ، وب زیبایی داری فقط اگه از فونت بزرگتر واسه نوشتن استفاده کنی و یه رنگی به نوشتت بدی خیلی زیبا تر میشه

aysan

ساعت15:00---8 بهمن 1391

[وب سایت]

سلاااااااااااااااااااااااااااا ااااااام.وبت عالیه امیدوارم بهترنارو توش بنویسی

ساعت11:12---8 بهمن 1391

[وب سایت]

salam.ba esme sardargom linkam kom va bodo bia bego ba che esmi belinkamet? پاسخ: nemishe nadavam va aram biayam begooyam mara belink? eine bacheye adam mishavim injo0ri

باران و ستاره

ساعت13:40---7 بهمن 1391

[وب سایت]

سلام به ما هم سر بزن.

سعیده

ساعت20:55---2 بهمن 1391

[وب سایت]

سلام

یه سر بزن به نظرات وبلاگم برات جواب نوشتن. راستی این آدرستم بزار من هر بار باید کلی آدرس وارد کنم
پاسخ:عزیز دلم من نمیتونم آدرسمو تو سایت تو بزنم وقتی میزنم میگه امکان درج متن تبلیغاتی وجود ندارد. اخمخه دیگه

kimia

ساعت12:35---1 بهمن 1391

[وب سایت]

❤از چوپان پیری پرسیدند چه خبر ؟











با لحن تلخـی گـفت :








گـــــــــــــرگ شد آن بــــره ای که نوازشش میکردم!❤

+++++++++++++++++++++++++++

سلام البته خواهش ميكنم

حتــــــــــــــــــــــــــ ــــــما

ساعت20:08---28 دی 1391

[وب سایت]

سلام ز جان
خوبی؟ و خوشی؟
ایشالا همیشه خوش باشی.
بیا ببینیم همو یه وقتایی.
دلم برات تنگ شده دختر..
عروس شدی رفتی حاجی حاجی مکه؟
من سعیده کلاس زبانم یادت باشه.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: